محتواي منحصر به فرد

گوگل مي خواهد مطمئن باشد كه محتواي باكيفيت و منحصر به فردي به كاربر نشان مي دهد، نه محتوايي كه تنها عبارت ها و كلمات آن تغيير كرده است. شما بايد حرفي براي گفتن داشته باشيد و محتواي كاملا جديدي را توليد كنيد.

لينك گرفتن از منابع موثق

گوگل تمايل دارد ببيند منابع موثقي به شما لينك داده اند. به نظر گوگل، صفحه اي كه چنين لينك هايي داشته باشد، احتمالا صفحه باكيفيتي است. چرا كه وقتي به صفحه اي لينك داده مي شود يعني ارزش ارجاع دادن و رفرنس دادن را دارد. اين مسئله براي لينك هاي داخلي نيز صدق مي كند. اگر يك صفحه باكيفيت در وب سايت شما به صفحه ديگري لينك دهد، معمولا يك نشانه مثبت براي گوگل است.

پاسخ به سوال جستجوكننده

هدف اصلي موتور جستجوي گوگل، پاسخ به سوالات كاربران است. بنابراين كاملا واضح است كه وب سايتي را وب سايت باكيفيت ارزيابي مي كند كه به خوبي به سوال كاربر پاسخ مي دهد و نياز او را برآورده مي كند. يعني اگر كسي جستجويي انجام دهد، بر روي يكي از نتايج كليك كرده و در همان صفحه بماند، گوگل متوجه مي شود كه اين صفحه پاسخ سوال جستجو كننده را داده است و صفحه باكيفيتي است. اما در صورتي كه كسي همين عبارت را جستجو كند و به صفحه اي برود كه محتواي بي كيفيتي داشته و به همين خاطر روي دكمه Back كليك كند و نتيجه ديگري را باز كند، گوگل اينگونه برداشت خواهد كرد كه اين صفحه نمي تواند پاسخ سوال جستجوكننده را بدهد. گوگل به رفتار كاربر زماني كه روي يك نتيجه كليك مي كند و بعد به سرعت بر روي Back كليك كرده و بر روي يك نتيجه ديگر كليك مي كند، مي گويد Pogo Sticking. در اين صورت احتمال اينكه نتيجه اول رنك پايين تري گرفته و به عنوان نتيجه بي كيفيت تلقي شود زياد است.

بارگذاري سريع

از نظر گوگل، وب سايت ها بايد با هر اتصال، به سرعت بارگذاري شوند. همچنين كاربران بايد طراحي باكيفيتي را در هر دستگاهي اعم از موبايل، دسكتاپ، تبلت يا لپتاپ مشاهده كنند.

نگارش و دستور زبان صحيح محتوا

شايد تعجب كنيد اما مطالعات نشان مي دهند اگر يك محتواي قوي از لحاظ نگارشي را به محتواي ضعيف تبديل كنيم، اسنيپت آن از گوگل حذف مي شود. پس اگر در صفحه نتايج، اسنيپت به وب سايت شما تعلق گرفته باشد و بعد شما چيزي را در اين محتوا تغيير دهيد، گوگل ديگر آن را يك محتواي باكيفيت به حساب نمي آورد. بنابراين گوگل محتواي شما را از اين لحاظ هم تحليل و بررسي مي كند.

جايگزين متني براي محتواي غيرمتني

محتواي غيرمتني بايد جايگزين متني داشته باشد. براي همين هم گوگل شما را تشويق به استفاده از Alt attribute مي كند. دليل اينكه بهتر است در ويدئوها، از زيرنويس استفاده كنيد هم همين است. تا اگر به هر دليلي نمي خواهيد يا نمي توانيد به صداي شخص گوش دهيد، بتوانيد از تمامي محتواي صحبت هاي او مطلع شويد.

ساختاربندي

گوگل مايل است محتوايي را ببيند كه به خوبي ساختاربندي شده و به سادگي مي توان از آن استفاده كرد و آن را متوجه شد. آنها اين مسئله را با توجه به فاكتورهاي مختلفي تشخيص مي دهند و سيستم هاي يادگيري ماشين آنها هم مي تواند اين مسئله را متوجه شود.

منابع متعدد

گوگل دوست دارد در محتوا، چند منبع براي دريافت اطلاعات بيشتر وجود داشته باشد. لينك هاي خارجي موجود در صفحه مي توانند منابع خوبي براي محتوا محسوب شوند.

ليستي كه براي شما توضيح دادم، اصلا عجيب و ترسناك نيست. گوگل با استفاده از اين فاكتورها مي تواند محتواي باكيفيت و بي كيفيت را از هم تميز و تشخيص دهد.

سئوكارها و بازارياب ها چطور مي توانند صفحات بي كيفيت و باكيفيت را تشخيص دهند؟

به عنوان يك بازارياب يا سئوكار، مي توانيم از پروسه اي استفاده كرده و محتواي باكيفيت و بي كيفيت را تشخيص دهيم. ما نمي توانيم تك تك مولفه هايي كه گوگل در نظر مي گيرد را اندازه گيري كنيم. اما مي توانيم برخي موارد را در نظر بگيريم و صفحات باكيفيت، بي كيفيت و صفحاتي كه بايد حذف شوند را تشخيص دهيم.

 به طور كلي، به شما پيشنهاد مي كنم به تنهايي از معيارهاي زير استفاده نكنيد :

1. Time On Site
2. بانس ريت
3. بازديدهاي طبيعي (ارگانيك)
4. Assisted conversions يا conversion كمكي

اما چرا؟ به اين دليل كه تمامي اين فاكتورها به تنهايي مي توانند گمراه كننده باشند.

• Time On Site

time on site طولاني در وب سايت مي تواند به دو دليل باشد. اول اين كه كاربر خيلي زياد به محتواي شما علاقه مند است و نمي خواهد وب سايت شما را ترك كند. دوم، به اين دليل كه از بي نظم بودن صفحه شما وحشت كرده و نمي تواند چيزي كه مي خواهد را پيدا كند. براي همين به نتايج جستجو بر مي گردند و بر روي لينك ديگري كليك مي كنند. اين بار احتمالا به سرعت پاسخشان را دريافت مي كنند.

• Bounce rate

Bounce rate هم به همين شكل است. اگر صفحه شما به سرعت پاسخ سوال كاربر را بدهد يا بتواند او را به سرعت به محلي كه مي خواهيد منتقل كند، بانس ريت بالا مي تواند خيلي هم خوب باشد! مثلا فرض كنيد من مي خواهم بدانم ايا شسشتوي تحت فشار براي پاركت ضرر دارد يا خير. سوالم را جستجو مي كنم و يك نتيجه را باز مي كنم. به محض آنكه صفحه بارگذاري مي شود مي بينم كه نوشته شده است بله! شستشوي تحت فشار به پاركت آسيب مي زند. بنابراين از آنجا كه به اطلاعات ديگري نياز ندارم، فورا صفحه را مي بندم. در اين صورت بانس ريت اين صفحه بالا خواهد بود و شايد بانس ريتي در حدود 80 يا 90 درصد داشته باشد. در صورتي كه به سوال كاربر پاسخ داده است و همان كاري را مي كند كه گوگل از آنها مي خواهد. بنابراين بانس ريت به تنهايي، معيار خوبي نيست.

• بازديد ارگانيك

درباره بازديدهاي ارگانيك هم همين مسئله صادق است. براي مثال صفحه اي را در نظر بگيريد كه كيفيت پاييني دارد ولي ترافيك طبيعي زيادي به دست آورده است. دليل اين مسئله مي تواند اين باشد كه هنوز براي عبارتي رنك و رتبه دارد يا اينكه براي عبارت هاي كليدي دم بلند رنك گرفته است اما جستجوكننده ها را نااميد مي كند.  Time On Site مي تواند در طولاني مدت معيار بهتري باشد. اگر طي هفته ها يا ماه ها به اين معيار دقت كنيد، مي توانيد شناخت بهتري نسبت به صفحه خود داشته باشيد. اما باز هم مي گويم كه اين معيار به تنهايي معيار خوبي نيست.

•  Assisted Conversions

شايد يك صفحه، هيچ تبديلي نداشته باشد. شايد موقعيتي براي نشان گذاري مجدد يا هدف گذاري مجدد باشد يا شايد كسي را مشتاق به ثبت نام در ليست ايميل كند اما در هر صورت كسي را مستقيما تبديل نكند و به هدفي كه مي خواهيد نرساند. چنين موقعيتي به اين معنا نيست كه محتواي صفحه بي كيفيت است.

از چه فاكتورهايي مي توانيم استفاده كنيم

به شما پيشنهاد مي كنم تركيبي از اين فاكتورها را در نظر بگيريد. هر زمان خواستيد درباره كيفيت صفحه تصميم گيري كنيد، مي توانيد از چند تركيب متفاوت اين فاكتورها به ترتيب زير استفاده كنيد:

1. تركيبي از فاكتورهاي تعامل با كاربر.

• كل بازديدها
• لينك هاي خارجي و داخلي
• تعداد صفحات ديده شده در هر بازديد (Pages per visit)

2. تركيبي از فاكتورهاي خارج از سايت

• لينك هاي خارجي
• تعداد root domain هاي لينك دهي
• PA و ميزان اشتراك گذاري (Shares) شبكه هاي اجتماعي مثل لينكدين، فيسبوك و توييتر

3. فاكتورهاي موتور جستجو

• رتبه بندي
• صفحاتي كه براي عنوان خود رنك مي گيرند
• نرخ كليك در Google Search Console
• محتواي منحصر به فرد و تكراري

3 دسته بندي تشكيل دهيد:

مي توانيد با استفاده از تركيبات مختلف فاكتورها، سه دسته بندي تشكيل دهيد. براي اين كار مي توانيد از ابزاري مانند Screaming Frog يا DeepCrawl استفاده كنيد، تمامي صفحات خود را با توجه به اين فاكتورها به يك صفحه منتقل كنيد و بعد آنها را دسته بندي و فيلتر كنيد. علاوه بر تركيب هاي فوق، مي توانيد خودتان با تركيب اين فاكتورها نوعي الگوريتم بسازيد و با استفاده از آن كيفيت صفحات را تشخيص دهيد. به شما توصيه مي كنم محتواهاي خود را به سه بخش، تقسيم كنيد.

1. محتواي بسيار مهم. در اين بخش، محتواهاي بسيار باكيفيت و بسيار مهمي را مشاهده مي كنيد كه حتما بايد آنها را حفظ كنيد.
2. محتوايي كه نياز به كار دارد. اين محتوا هنوز جاي كار دارد اما هنوز آنقدر خوب است كه بتواند در موتورهاي جستجو بماند. اين محتوا مزخرف نيست و به برند شما آسيب نمي زند. موتورهاي جستجو به چنين محتوايي بي كيفيت نمي گويند و وب سايت را به خاطر آن جريمه نمي كنند. اما انتظارات شما را هم برآورده نمي كند. مي توانيد اين محتوا را ويرايش كرده، بر روي آن كار كنيد و آن را ارتقاء دهيد.
3. محتواي بي كيفيت. اين محتوا، محتوايي است كه اصلا با استانداردهاي شما همخواني ندارد اما لازم هم نيست كه آن را در دم پاك كنيد بلكه بهتر است آزمايش انجام دهيد. به اين صورت كه يك نمونه از بدترين محتوايي كه داريد را انتخاب كنيد (حتما كپي اين مطالب را داشته باشيد) و بعد ببينيد آيا با حذف آن از سايت تغيير مثبتي در رتبه بندي، ايندكس يا ترافيك جستجوي شما رخ مي دهد يا خير. اگر تغيير مثبتي مشاهده كرديد، مي توانيد مطالب بي كيفيت بيشتري را حذف كرده و اميدوار باشيد نتايج خوبي را از سوي گوگل مشاهده كنيد.